مامان منم همش از ظهر بد نامزد خواهرم میگفت
بعد که اومدن از اونجا من گریه کردم جلوی نامزدم گفتم شما نباید بگین دخترمون این موقع شب کجاست
بابام گفت میدونستم و حیالمون راحت بود
گفتم مردم استراحت ندارن ؟مامانم گفت اشکال ندارد یه شب بیدار بمونن خیلی ناراحت شدم