سلام دوستان
همسر من یه کارگر سادست و درامد انچنانی نداره یعنی الان نداره قبلا بهتر بود
انقدر دلم مسافرت میخواد شوهرم میگه دستم خالیه من مشکلی ندارم اگه فقط مشکل این بود ولی اون همش دوس داره هر جا میریم خانوادشم باشن مادر پدرش و خواهر مجردش البته سن بالاست که نه هیچوقت پولشو داره و نه من راه طولانی با یه بچه کوچیک میتونم تنگ وسخت تو ماشین بشینم
دیشب بهش گفتم خیلی خسته ام دلم مسافرت میخواد گفت بزار دستم باز بشه گفتم تنهایی واسه خلوت و استراحت نه گروهی میگه نمیشه که اونا تنهان 😣😢😢😢😭😭😭😭😭
بگو ولش کن از خیرش گذشتم خودت با بچت بلند شو برو
عه اینجوری که خیلی بده
ی سفر یکی دو روزه برین بگو اینجوری خیلی تنها نمیمونن نیازیم نیست بهشون بگین
متاسفانه خانواده ها ايراني كودك رو طوري تربيت ميكنند كه بزرك شد متاهل بشه ولي بچه خودشون بمونه.
براي شوهرتون مفهوم خانواده رو توضيح بديد .
بعد ازدواج خانواده ميشه (زن و شوهر و بچشون ) و پدر مادر خارج از اين دايره ميشن و با نام والدين باقي ميمونند.
خب یه کاری کنین
خرجش کمتره از مسافرته
یروز از صبح برین پیک نیک غذام ببرین شبم تو چادر بخوابین خیلی کیف میده خرجم نداره
ما همش میریم جاده چالوس شب میخوابیم تو چادر
بهم اختلاف سنیتونو میگی؟
اینچیزا حالیشون نمیشه
شوهرم هم بخاطر این موضوعات میگه هرجا خانوادت رفتن مسافرت تو هم برو حوصلت سر نره قبلا یه بار برای عروسی رفته بودم البته همسرم کار داشت اما این دفعه گفتم دلم میخواد با شوهرم و بچم برم نه با کسه دیگه
