خوب بود ولی اخرشو دوس نداشتم .میدونین خانواده ما عروسی جدا میگیرن ولی اخرش دامادو اقایون میارن پیش عروس دیگه ماهم مذهبی شنل پوشیدم کلاه شنلم روصورتم.بعد که مردا رفتن یکی نیومد این شنل منو دربیاره شوهرم منو ببینه.فقط کلاه رو از صورتم برداشتن دیگه کل لباسم زیر شنل پنهون بود .بعد ک مهمونا رفتن زن عموم اومد بردم اون یکی اتاق ی جفت لباس داد گفت لباس عروستو دربیار اینارو بپوش .دیگه منم عوض کردم بعد رفتم تو اتاق پیش شوهرم.خیلی ب دلم مونده کاش شوهرم منو تو اون لباس میدید .یا واسه دراوردنش کمکم میکرد .حتی موهامم زن عموم از گیره ها ازاد کرد.دیگه خیلی حرصم گرفت.