اولین علامتش افتادگی پلک بود بعد ظعف عضلانی و ضعف در قسمت چانه مثلا وقتی حرف میزد یا غذا میخورد چونه اش خسته میشد که بردیم دکتر گفت باید عمل بشی غده ی تیموس که اندازه ی طبیعیش اندازه ی نخود هست ولی واسه مامانم این غده رشد کرده بود دکتر گفت هرچه زودتر باید عمل بشی که اون موقع داروی مستینون مصرف میکرد دکتر گفت اگه عمل بشی دیگه دارو نیاز نیست ولی مامانم از عمل میترسید نرفت بعد 6 سال به زور بردیم عمل دکترش میگفت غده ریشه زده بود به قلب و ریه هاش عملش خیلی طول کشید ولی عملش موفقیت آمیز بود ولی تا آخر عمرش داروی مستینون میخورد داروهاش زیاد بودن هر وعده 6 تا دارو میخورد اون موقع دکتر به بابام گفته بود 5 یا 6 سال عمر میکنه ولی مادرم 8 سال عمر کرد مادر نازنینم رفت پیش خدا