بچه ها یه مادر ۲۷ساله هستم ۱۲سال همسرم بزرگتره و البته این اختلاف سنی خیلی دوست دارم و خوشحالم از این بابت همسرم مرد خوبیه یه دخترم دارم ولی مشگلم اینه هنوز با اتفاقای عروسیم کنار نیومد کوچیکترین چیزی از اونا منو له اون دوران میبره عیب خانواده همسرم اینه که وق العاده بی محبت هستن نسبت به بقیه پسر ها ولی نسبت به دخترش هرگز سر عروسیمعقدم زایمانم خیلییی کم گذاشتن ولی از نظر خودشون عادیه ولی الان دخترش هنوز باردار نیس واسش سیسمونی داره میگیره و اشپزی و هر چیز خوب دخترش ولی ماعروس ها اصلا به چشمش نمیایم هم تحصیلات دارم هم به انداره خودم زیبایی هم خانواده خوبی دارم همه جوره محبت و حمایتم میکنن
ولی اصلا ما به چشمش نمیایم اصلا به بچه هامکن محبتی که باید نمیکنن هنوز که هنوزه نمیتونم با خودم کنار بیام تمام صحنه ها عروسی جلو چشممه به نظرتون یکی مثل من واقعا بدبخت نیس که انقد به این چیزا فک میکنه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
انقد خانوادم میکنن اصلا بحث حسادت نیس واسه چیزای پیش نیومده این فک میکنن از سیسمونی از لباس بارداری ولی بچه من نوه اولش بود من زایمان کردم خونم یه سوخاری گرف حتی تو بارداری یه بار نگف چی میخوای یا یه وسیله واسم بخره