2777
2789

مجرده البته با دوست دخترهای متنوع سپری کرده ابن سالهارو 

خوشحالم که همسرم نشد گرچه الانم خیلی خوشبخت نیستم ولی خیلی راضیم😊

وزن اولیه ۷۸🤗🤗🤗  وزن هدف۶۵ 😍😍😍              شروع کالری شماری ۹۸.۱.۱۹  با تاپیک بامداد خمار👌

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

😂😂😂خیلی باحال بود...طفلی چقدر خورده تو ذوقت پس

دیگه بعد ازون از عاشقی توبه کردم بوسیدم گذاشتمش کنار🤣

ای بر پدرت دنیا...آهسته چه ها کردی...دل من هر چه غلط بود فراوان کردی...

خیلی چاق شده و ازدواج کرده با یه دختر زشت و بدتیپ

خواهرش همیشه بهم میگه آرزو به دلمون موند یه عروس خوشگل و خوش تیپ مثل تو داشتیم 

یکیشون جلف و شبیه لاتاس

یکیشون شبیه پیرزناس

احمقانه ترین جمله معروف نی نی سایت :" شما ناراحتی نخون " درمواجه با نظرات مخالف!قطعا کسی که از تبادل نظر و رو به رو شدن با طرز فکرای عمیق تر از خودش میترسه و میخواد تو همون مرداب تحجر و عقب موندگیه خودش دست و پا بزنه و بیشتر فرو بره این جمله رو بکار میبره  
پسرعمومه بعد چهارسال عید دیدمش با این تفاوت من متاهلو یه فرزند اون مجرد مثل قبل نگاهامون دنبال هم😔

خب چرا با هم همون اول ازدواج نکردید

همونطور با بقیه رفتار کنید که دلتون میخواد با خودتون رفتار شه، هممون تو یه متر قبر میخوابیم

مُرد...

***** مـــــــــعجزه زمانی اتفاق می افتد که تو به جای انرژی بخشیدن به ترس هایت، به رویاهایِ زیبایَت انرژی بدهی، به جای باور کردنِ ترس هایت، رویاهایت را بـــــاور کنی. همه ی زندگی روی همین دو واژه استواره : بــــــــــــــــــــــاور ، تمـــــــــــرکز

عشق اولم كه اونوره

عشق دومم معلم ورزش شده

عشق سومم خبر ندارم ولي ميدونم تو اين نوسانات دلار و سكه حسابي بار خودش و بسته 

عشق چهارمم هم همسرمه خيلي معصوم و مظلوم ه دلم نمياد دهن شو سرويس كنم :((

وای خداااا چقدر ما برعکس همیم خخخخ بیشتر بحث و دلخوریای ما سر اینه که اون حتما باید در روز یه سری از ...

ببین من واقعا میگم چرا کاری که میتونم انجام بدم انجام ندم هی به همسرم بگم اخرم بحث شه و دلخوری پیش بیاد نه واقعا سری که درد نمیکنه چرا باید دستمال بست؟

ی بار توی همینجا ی خانوم تایپیک زده بود سر نشستن شورت همسرش افتادن دعوا حتی مادرشوهرشم اومد طرف پسرشو گرفته من واقعا خندم گرفت اخه چرا؟نمیشوره نشوره با لباسا بنداز تو ماشین یعنی اینقدر مهم این موضوع که بخاد ادم بحث کنه بعد پای خانواده شوهرم بیاد وسط؟

مثلا غذا خوردی نگو جمع کن بگو عشقم میشه میزو دستمال بکشی گفت نه بگو اشکال نداره من دوست داشتم بکشی اما نمیخای ایراد نداره 

ببین من ی بار شوهرم بهم گفت هی به من نگو ی چیزو من بدتر انجامش نمیدم واقعنم انجام نمیده

تو مهمونیم کمک میکنه من بعد رفتن میگم عشقم چقدر خوبه که کمکم کردی احساس میکردم رو ابرام وای تو خیلی خوبی از اینکه همچین همسری دارم احساس غرور میکنم

یا مثلن ی چیزیو کمک میکنه برو بغلش گونشو بوس کن بگو تکیه گاهم ممنونم تو بهترینی

یا پیش خانواده شوهرت  براش میوه پوست کن بده بخوره مثل سیب یا خیار ولی پرتقالو و کیویو بگو عشقم میشه تو پوست کنی برام سخت 

مردا عین ی بچن زود رام میشن عاشق تعریف و تمجیدن یعنی بیشتر مردا اینطورین 

زبون نرم مارم از لونه میکشه بیرون

مثلن روتم نمیشه بهش بعضی چیزارو بگی  بهش سر کار پی ام بده و تشکر کن ازش

از کلمه تکیه گاهم،ستون خونم،آرامشم،مرد مهربونم،مرد قویم از ابن چیزا استفاده کن

ی بار ابجیم گفت من سر شستن لباسای زیرش همش میوفتم باهاش دعوا نمیشوره میمونه تو حمام گفتم خب نشوره با لباساش بنداز ماشین اینم بحث داره 

گفت میگم لباستو عوض کن نمیکنه گفتم نکنه برو لباس ببر بده بهش بگو عشقم اینو عوض کن لباسای کثیفشم خودت وقتی اویزون میکنه جمع کن بشور جدید براش بذار اینکه سخت نیست الان بهم میگه کارت خوبها من الکی خودم حرص میدادم اینطوری خودم ارومتر هی بحث نمیکنیم


من شوهرم همیشه میخایم جای بریم دیر میرسه همش سر این موضوع بحث داریم الان میخایم جای بریم ساعتشو الکی یک ساعت عقبتر میگم تا دیر نکنیم 

مثلن ناخوناشو یادش میره بگیره از حموم در میاد میرم ناخونگیرو میدم میگم ناخونات یادت نره همسرم

الان خیلی چیزارو خودش یاد گرفته لباسش کثیف میشه خودش میره مینداز توسبد میگه لباس تمیز میده یا جوراباش و خیلی چیزای دیگه

سعی میکنم همیشه بگم مثلن این کارو میکنی من خیلی دوست دارم خیلی احساس خوبی پیدا میکنم


یا مثلن دوره عادت ماهانه میرم پیشش دراز میکشم دستاشو میگیرم میذارم زیردلم میگم اینجارو ماساژ بده دستات مسکن اینقدر آروم میشم الان دیگه خودش میگه میخای کمرو دلتو ماساژ بدم میگم اره بیا خیلی آرومم میکنه و این ارامشو تو چهرم نشون میدم 


یا ی وقتا میرم کنارش میگم بغلم میکنی ضربان قلبت ارومم میکنه یا بغلم میکنی خیلی احساس امنیت پیدا میکنم

خیلی چیزای دیگه

منم خیلی سر چیزای بیخودی باهاش بحث کردم بخصوص ۲ سال اول زندگی یا ۹ ماه عقدمون الان فهمیدم که اشتباه میکردم کم کم گذاشتم کنار ی وقتا کفری میشم ولی خب دیگه چیکار کنم بحث و دعوام کار درستی نیست دل زده میشه ادم روحیش خراب میشه 

البته تا ۲ ساعت که از سر کار میاد اصلن ازش چیزی نخاه یا بحثی نکن چون اخرشم خودت پشیمون میشی

من امسال نذاشتم جلوی خانواده اش پاشه پذیرای کنه اخه اونا دلشون میترکه بخصوص مادرشوهرم نمیخام چشممون بزنن بذار فکر کنن ما مشکل داریم شوهرم به من رو نمیده ولی پیش بقیه کمک میکنه

خونه خودشونم میریم ظرفای خودمونو میبره میذاره اشپزخونه منم کنارش کمک میکنم

بلاخره ببین قلق شوهرت چیه



ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز