دل خیلی از دست خانواده ام پر هست. خیلی دوست شون دارم. اما اون ها اصلا دوست ندارم. هر کاری براشون می کنم. پدر ومادر و بردارم. من همه کار براشون انجام میدم اما اون ها اصلا به حرف های من توجه نمی کند. شب و روز ام شده گریه. راه حلی بگید که خودم رو به بی خیالی بزنم. زندگی ام مختل شده چون داءم به این موضوع فکر می کنم. چجوری آرامش روحی برای خودم فراهم کنم که بهشون توجه نکنم.