2777
2789
عنوان

زندگی با خانواده شوهر در یک ساختمون

| مشاهده متن کامل بحث + 707 بازدید | 60 پست
ودرمورد احترام ک میگی ب اونیکی جاری میذارن به تو نه .خب عزیزم بنظرم اشتباهایی داری چرا ظرفارو جم میک ...

نامزدم بهم میگه بی احترامی کن تا توام عزیز بشی .اینبار ک تنها شستم گفت از دفعه بعد یکی اومد کمک بشور مثل مهمون بیا برو اگ حرفی زدن من جواب میدم ولی من نمیتونم بی احترامی کنم بعضی وقتا فکر میکنم خنگم عکس العمل نشون نمیدم

ب همسرم تعریف کردم ناراحت شد اما گفت نه مامانم هواسش نبوده .ی بار دیگ فرداش یه همچین رفتاری شد دیگ خودش با چشمش دید و برخورد کرد با مامانش جلو همه دیگ ازون موقه هواسشون هست نباید بگی اشکال نداره و این حرفا باید ارزشو خودتو خودت ببری بالا

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نامزدم بهم میگه بی احترامی کن تا توام عزیز بشی .اینبار ک تنها شستم گفت از دفعه بعد یکی اومد کمک بشور ...

نه خنگ نیستی خوبی .منم همینطوریم اما یکم رو خودت کار کن و جلوی همسرت ازشون زیاد بد نگو بزار خودش ببینه اونجوری ملکش میشی

ب همسرم تعریف کردم ناراحت شد اما گفت نه مامانم هواسش نبوده .ی بار دیگ فرداش یه همچین رفتاری شد دیگ خ ...

تو ی ساختمون زندگی میکنی؟هروز میبینیشون؟ مشکل دیگ اینجاس ک مادر ناتنی همش میره بیرون ددر ی ساعت به ناهار میاد میپزه باز میره شب میاد میترسم برم اونجا بگه بیا ناهار منم تو بپز من راحت برم .

در واقع 2 طبقس کلش .ما بالای مغازه ی نیم طبقه زدیم ک شده 3 طبقه. .ویلایی نیس حیاط نداریم.بنظرت ی مدت ...



عزیزم خودت شرایطتتون رو بهتر میدونی ولی اگه شوهرت راضیه بفروشه بزار بفروشه....و یا پیه یه دعوا و قهر رو به تنت بمال و بزار یه مدت ازت دلخور باشن ولی مثل جاریت تو هم حد و حدود زندگیت رو مشخص کن و از اول بد عادتشون نکن که بری کاراشون رو بکنی و کاری کن مثل جاریت با شما رفتار کنن.دوبار پدرشوهرت گرسنه بمونه دیگه مادرنانتی شوهرت نمیتونه بندازه گردن شما...ولی کافیه یه مدت بپزی دیگه وظیفه ات میشه...همون طور که ظرف شستن و سالاد درست کردن شده وظیفه من و صد نفرم خونه مادرشوهرم باشن حتی واسه خرد گردن و گوجه و خیارشور من رو صدا میزنن..کلا بستگی داره به خودت...من چون اخلاقم اینجور نیست نمیتونم اینجوری باشم ولی شما یکم قاطع باشی میتونی.....اگه این رویه رو پیش بگیری عالیه و بعد چند سالم ایشالله مستقل میشی......ولی راه بهتر همون از اول جدایی هست

چون ببین الان مملکت غوغاست. معلوم نیست چند سال بعد بتونید یه خونه دیگه بخرید..البته ایشالله زود میخرید ولی منظورم اینه که ریسکه........یا کلش رو بفروشید و برید هر کدوم جدا خونه بخرید و یا بفروشیدش به پدرشوهر و برادرشوهرتون و شما تنها برید یه جا دیگه خونه بخرید....حالا مغازه هم بمونه اشکال نداره........من حرفم اینه که فردا روزم بجه بیاری به بهونه اینکه ای وای نوه امون رو ازمون جدا کردی و تو تنهایی و بزار کمکت کنیم باید بشینی......

من چون آدم قاطعی نیستم و مامانم هم دایما میگه کوتاه بیا و سکوت کن فقط روی زندگی من دوری جواب داد...ولی شما میتونی کلا متفاوت عمل کنی....کاش بیای بعدا بگی چی کار کردی

گور بابای همه ی اونایی که زندگی رو برام تلخ کردن از این به بعد فقط انرژی مثبت   ......هدف اصلی زندگیم تا عید....... لاغری  .....من بالاخره نفرین چاقی رو در هم میشکنم  
یه خواهرشوهر بشدددت  باسیاست مجرد دارم  باهاش سرسنگینم مث خودش پنهان کاری میکنم یعنی سع ...

مثل من .منم کاشتم چیزی نگفتن الان هرجا ناخن کاشت میبینن میگن وای چ بد شده چندش آوره😉در واقع تیکشو میندازن

عزیزم خودت شرایطتتون رو بهتر میدونی ولی اگه شوهرت راضیه بفروشه بزار بفروشه....و یا پیه یه دعوا و قهر ...

مثل مامان من.اونم میگ کوتاه بیا فامیلیم .میگه حداقل بزار شوهرت ی چند سال پاسو دراز کنه با خیال راحت تو  خونه ای ک با خون و دل ساخته زندگی کنه بعد جدا بشین

یکجا زندگی میکنین؟سخت نیست.

تو ی ساختمون و طبقات جدا هستیم چرا خب سختیایی داره اما شرایط با شرایط فرق داره مثلا من سختم نی چ ن خانواده ی شوهرم خوبن باهام فقط ایراد از جاریاست .که اونم من کنترلشونو دستم گرفتم زیاد اذیت نمیشم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792