خستم کرده ۳ماهه عقد کردیم ولی هرماه یه مصیبتی داریم هی از جاری دومیم(نیره) تعریف میکنه فلان کرده عروس خوبی هس همه کاری کرده برامون رفته بودیم خونشون میگف عروس ببین چه جهازی داره امروزم زنگ زدم زیارت قبولی که رفته مشهد نیم ساعت بعدشم زنگ زده بابا نیره بهم زنگ زده چرا بابات زنگ نزده ینی ازش جوری بیزارم که خدا میدونه فقط فقط بخاطر سید بودنش تحملش میکنم همش جاریمو سرکوبم میزنه
پدرشوهراچشون شده جدیداچقدخاله زنک شدن
بیخیال باش
خود نیره سر اونا رو بالاخره میکوبه به دیوار
دیدم که میگم
به شوهرت بگو خب
فقط اونجا ک گفته ببین جهازو خاااااک برسرش خجالت نمیکشه😕😕😕😕😕😕
واااای پناه برخدا.
هی توام بگو بله بله خیلی نیره جون خوبن.بله بله...هی تاییدش کن اغراق امیز تا خجالت بکشه
پدرشوهرا یه پا مادر شوهر شدن
من مادرشوهرم خیلی خوبه
ولی پدرشوهرم 😕 خداروشکر رابطمونو باهاش خیلی کم کردیم
تازه عقد کردی نیره الان داره چایی شیرین بازی در میاره
دو روز دیگه همین نیره یه پدری از همشون در میاره
حالا ببین
پدرشوهرته دیگه اگر کس دیگه ای بود میگفتم جوابشو بده پررو نشه ولی خب سنش بالاست و باید مراعات کرد
معمولا تو رو میزنه تو سر نیره ...نیره رو میزنن تو سر تو ..تا عروسا پرو نشن
دیدم که میگما...جلو نیره به به چه چه که نمیکنن؟؟؟
خودتوریلکس بگیر توهم بگو وای عجب دختریه این نیرهههههههه منم خواهرشوهرم ازجاریم تعریف میکنه درصورتیکه باهاشونم خوب نیست منم میگم وایییی عزیزم عاشقشم قشنگ صدای دندونای خواهرشوهرمومیشنوم😂
من باشم میگم آره خدایی نیره خیلی خوبه .بگو نیره گل و....
بزار حرصش دراد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
52 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
