سلام بچه ها خواهر شوهرم ۱۸ سالشه ، بعد دوتا موقعیت همزمان واسش پیش اومده
حالا موقعیت پسرا:
۱. دوسته داداششه (شوهرم) که ۱۱سال ازش بزرگتره اما موقعیت اجتماعی و مالی و خوانوادگی و ظاهریه خوبی داره و به صورت اتفاقی دیدش و نمیدونست ک خواهر دوستشه ، خوشش اومد و اومد جلو و شماره داد...خواهر شوهرم بهش اس ام اس داد ک من شمارو شناختم و اون پسر تازه متوجه شد ک اون دختر کیه..بازم پا پس نکشید و میگه از معصومیتت خیلی خوشم اومد و ب دلمنشستی ، بماند ک چ داستانا داشت این اشناییشون..
۲. پسر خاله ی دوستش که ۷سال ازش بزرگتره و از نظر فرهنگ خوانوادگی بیشتر بهمون میخوره ، درسش رو تموم کرده اما فعلا سربازه و بعد از ظهر تو موبایل فروشی کار میکنه اما دستش ب دهنش میرسه..
حس خواهر شوهرم ب دومی هستش و دلش با اونه و نمیتونه ب اولی اعتماد کنه و حس خوبی داشته باشه چون خیلی پسر شیطونی هستش و ب روز و این موضوع میترسونتش اما با پسر دوم احساس ارامش بیشتری داره..