بمن میگه بروخونه بابات تنهابزار ادمدانقد شوهرشو میچسبونه بخودش بعدمن امروز گفتم میرم خونه بابام شوهرم گفت برو بعدزنگ زده میگه بیاگفتم مامانم ناهاردرست کرده توبیا گفت اصن نیا قطعم کرد...زنگ زدم ب مادرشوهرم اینا گفتم اومدید خونه گفت اره یجوری حرف زد یعنی چرا مانبودیم نموندی پیش شوهرت