سلام این جریان یکی از فامیلای نزدیکمونه بگید چیکارش کنیم ابرو واسمون نزاشته پدرمادرش و ما از دست این هرزه مردیم :۳۴سالشه هرزه شده دست به مواد میزنه اگه دختر ۸سالش نمیگفت و صورت کبود بچه رو نمیدیدیم نمیفهمیدیم این خانم وقت هایی که همسرش نیست مرد میاره خونه بچه رو هم میگن بخواب نخوابه میزنن یا میفرستنش بیرون چیزی بخره حالا اطراف خونه هم فروشگاهی نیست و این بچه باید چقدر تو این خیابونا بگرده نمیگه ماشین میزنش یا میدزدنش وقتی هم برمیگرده درو واسش باز نمیکنن باید پشت در بمونه مردهاهم متاهل هستن یکی سن پدرش یکی دیگه ۴۰ ساله با۴تا بچه😭تاالان پدرمادر فامیلمون همه کار کردن شوهرش فهمید سیگار بعد گل بعد کریستال میکشه کتکش زد ادم نشد نمیدونه خیانت میکنه هنوز انداختش خونه باباش مامان باباش هم زدنش به زور ترکش دادن باز وقتی رفت سر خونش همون اش همون کاسه طلاهای خودشو بچه رو میفروخت بدل مینداخت تا شوهرش نفهمه چیکار کنیم اینو خانواده با ابرو همچین هرزه ای توش دراومد پدرش دستو پاهاش میلرزه دلم واسش کبابه واسه اشکاش !بچه چقدر دلش پر بوده یواشکی اینارو گفته میگفت میخوام راحت شم بیاین منو ببرین فقط من اینارو گفتم منو قایم کنین نزنه منو توروخدا اینو چیکار کنیم مادرش میگه اخر میکشمش راحت شیم همه تنها راه به نظر خودم به بچه بگیم به باباش همه چیو بگه ولی دیگه حتی ما بچه رو هیچ وقت نمیبینیم و رسوا شدن ولی تنها راه نجات بچست دست این باشه یک بلا سرش میاد پدربچه هم بچه رو دست مادرزن پدرزن نمیده و خانواده خودش هم میدونیم خیلی به بچه اهمیت نمیدن ولی بازم از شرایط الانش بهتره