شب عید نامزدم پیشم نیست لحظه سال تحویل پیش مادرشه تواین 7ماه که عقدکردیم شاید سرجمع 5روهموندیدیم خیلی برام سخته خیلی ناراحتم که نفردوم زندگیشم بااین که یه برادر بزرگ تر داره اون بادوستتشه اینم چون مادرش تنهاست میره پیش مادرش اولویت اول بامادرشه جاییم بریم مادرش باهامون باشه اون باید جلوبشینه ومن تک و تنها عقب خیلی ناراحتم احساس تنهابودن میکنم شما بودید چه حسی داشتید؟
مادرشه خب اینهمه براش زحمت کشیده
تو هم برو خونه اونا
لطفا یکم هم دردی کنید باهام اروم شم بهش که فکرمیکنم بغض میکنم
گلم ادمایه سرشناس و با شخصیت و یک کاره مملکت و بزرگ زاده ها هم عقب میشینن باید حس کنن تنهان بابا بیخیال
من مادرش باشه خودم میرم عقب میشینم حس بدیم ندارم،و اینکه مادرش تنهاس خب وظیفشه پیش مادرش باشه شما برو پیششون،خودتو بذار جای شوهرت درکش میکنی
گلم اینی ک میگم شعار نیستا واقعیته ! اگر قرار بود مادرش که این همه سال براش زحمت کشیده رو نفر دوم قرار میداد ب عشقش باید شک میکردی
ان شاالله ازدواج میکنین دیگه همیشه کنار هم هستین ☺️
شماها اگرشوهراتون بگن بروعقب ناراحت نمیشید؟
خب مادرشه واقعا شما خودت نسبت ب مادرت محبت و علاقه نداری نمیدونم چرا توقع داریم شوهرامون خانوادش بندازن دور بعد بیان با ما ازدواج کنند
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
