برای یه کاری با مامانم رفتیم جلو در همسایمون دخترش در رو باز کرد یه مرد هم از اونطرف اومد و ما یکم رفتیم عقب از دختره پرسید بابات کجاست دختره گفت رفته بیرون مامانمم تو حمومه داداشمم داره بازی میکنه دختره 11سالش بود داداشش هم حدود هفت ساله میشد مرده همینطوری سرشو انداخت پایین رفت تو
از مامانم پرسیدم این مرده کیه
خبببببببببببب
خب
گفت دوست شوهرشه چون شوهرش معتاده میاد خونه اینا مواد میکشن
انشالله یه همچین شوهری بمیره خیلی ناراحت شدم ک زنه هم مرده رو از خونه نمیندازه بیرون اخه ب چه حقی یه مرد غریبه همینطوری سرشو میندازه پایین میره خونه ای ک زنه تو حمومه اعصابم خورد شد زنه هم از چشمم بد جور افتاد تورو خدا نذارین پای ادمهای اینطوری ب زندگیتون باز بشه
خب
مامان تو حموم پس دوس پسر زنه اس دیگه
اعتیاد غیرت ومال وجان وناموس و....را به باد میده
ای بابا
من مجرد ک بودم سالها زندگیمون اینطوری میگذشت😞😞😩😩😩
فقط خدا میدونه چقدر اینا اذیت میشن😔
تو گوشه کنار هرشهری خیلی ازاین اتفاقا و زندگیا هست ک مابیخبریم😢😢
خدایا مارو عاقبت بخیییر کن....
ما رو به حال خودمون نذار 😔
دردناکه
مردم نابود شدن متاسفانه
فساد از در و دیوار نفوذ کرده
