آخرین خاطره قشنگم
دیروز عصر داشتم با شوهرم حرف میزنم گفتم مرگ من...
گفت یبار دیگه بگی میزنم تو گوشت
گفتم واقعا؟؟؟😡
مررررگ مننننن
گفت میزنمااااا باز گفتم مرگ من
واااایییی یهو دوتا پامو گرفت سر و تهم کرد خوابوندم رو زمین دمر،دستمو از پشت قفل کرد گفت بگو غلط کردم تا ول کنم😐😐😐😂😂😂😂
هم قشنگ بود هم عشقولانه هم ترسناک هم هیجان انگیز
البته از نظر خودم
فحشم ندین😐