اصلاتاپیک خوبی نیست همه ناراحتیاشون میاد جلو چششون
اینکه بهم گفتن صورتت داغونه و جای جوش داره. خواهرشوهرمم گفت چون قدت کوتاه کفش تخت که میپوشی بدترمیشی😢😢😢😢😢😢😢
مادرشوهرم گفت تو دروغگویی خودت بچه ت نمیشه میگی پسرم ایراد داره😐😢
اشکمو دراورد😠
مخالف تایپ غمگین هستم ......
خیلی بوده به خصوص از جانب مادرشوهر
قلبمونو به درد نیار با یاد آوریش😔
وقتی بچه اولمو حامله بودم خونه مامانم بودم داداش بزرگم برگشت بهم گفت مگه خونه نداری هر روز هر روز میای اینجا برو خونتون هنوز بغض اون لحظه یادمه بعدش رفتم خونم گریه کردم
بابام گفت حس میکنم بچه هام منو به خاطر پول میخوان . منم شنیدم و خیلی ناراحت شدم بعدا با هم حرف زدیم گفت منظورم تو نبودی و اینا ولی اون لحظه خیلی ناراحت شدم که بابام اینطور فکر میکنه
خواهرشوهرم گفت میخوای داداشمو ازم بگیری
البته سالها ازاین حرف میگذره (۱۱سال)
و عین همین حرفو مادرشوهرش به خودش زد چندسال بعد
خیلی شنیدم ..و همزمان باهاش صدای شکستن قلبمو هم شنیدم..از مهم ترین ادمای زندگیمم شنیدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
