بچه ها مامانم هرچندوقت یبار پی ام میده منو از زندگیم دلسرد میکنه ـ عکس دخترای فامیل و اشنا با شوهراشونو میفرسته میگه نگاه کن چه خوشبختن چیت از اینا کمتره تو عاطفه نداری احساس نداری .. چرا ندارم اخه بخدا منم دارم از دو طرف فشار رومه .
خانوادم و شوهرم از اول نامزدی باهم مشگل داشتن تا وقتی عروسی کردیم . الان مشگل اصلی اینه شوهرم سر اتفاقات اخییر و دعواهای بزرگ و بی احترامی هایی که با مامانم اینا باهم بهم کردن و کارمون داشت ب جدایی میکشید دیگه نمیزاره من برم خونه مامانم اینا یا اونا بیان خونه ی ما . منم حریفشـ نمیشم خب چیکار کنم . مامانم هر چندروز یبار یجوری با این حرفاش از زندگی دلسردم میکنه . مثلا نیم ساعت پیش بیدار شدم پی امشو باز کردم سست شدم از حرفاش که فلانی گفته دخترت بدبخت شد عکس فرستاده میگه ببین اینارو بچشونم تو راهه ببین این طلاق گرفت شوهر دومش چقد خوبه از اینا کمتری . بخدا قسم دستو پام سست شده چیکار کنم از کدوم طرف بکشم اخه یوقتایی انقدر فشار رومه دوست دارم خلاص بشم که انقد فکرو خیال درهم نکنم ..