طبیعت مسیر قوانینش را طی میکنه. همون مسائل ممکن را هم خدا میخواد که میشه. به قانون جاذبه فکر کن که قانون زیبای طبیعت هست که هم مثلا یک سیب را به طرف زمین میکشه و هم سیارات را نزدیک هم نگاه میداره. اینا خواست خدا نیست؟ اینا قوانین دقیق و زیبای طبیعت هست که خدا از این طریق جهان را اداره میکنه و خواست خود خداست. حالا بگیم خدا بخواد میشه سیب را ول کنیم به طرف بالا حرکت کنه؟ انگار به طرف پایین حرکت کردنش چون معمول هست خواست خدا نیست! احتمال خیلی خیلی سیب به طرف بالا حرکت نمیکنه چون خداوند جهان را مثل یک دانشمند اداره میکنه و نه یک جادوگر.
حالا موردی که توی ذهنت هست چیه؟ آدم باید بدونه چی توی ذهنته. مثلا یک دختر ۲۰ ساله دلش بخواد یک شبه پسر بشه و بگیم خدا بخواد میشه؟ این سوال مثل بالا رفتن سیب هست. بعضی وقتها یه چیزهایی امکانش هست و بعضی وقتها نیست. باید واقع بین بود.
من مونی هستم که از سال ۸۹ در سایت فعال هستم. یک مدت خودم داوطلبانه به سایت نیومد و وقتی دوباره برگشتم تا در تاپیکهای قدیمی به خصوص تاپیک خشونت علیه خانومها فعال باشم، با وضع نابسامان سایت رو به رو شدم. حدود شش ماه پیش بود. داشتم داخل پیام خصوصی با نی نی یار در خصوص مشکلات سایت چت میکردم که ایشون «به هوس نیمه شبی» فقط چون قدرت در دستش بود و نباید جایی جواب پس میداد وسط صحبتهای خصوصی بی هیچ اخطار و حرفی من را قطع دسترسی کرد. اکانتی هفت هشت ساله را قطع کرد که باهاش سالها با علاقه در سایتی که دوستش داشتم و بهش اعتقاد داشتم وقت گذاشته بودم! من موندم و این سوال: «واقعا این بود آرمانهای نی نی سایت؟»
جای من نیستی همه ش میگم شاید فردا طوری شد و شرایطم تغییر کرد ولی اوضاع همونه هر شب با ...
اگر اصل مشکل از ذهنیت تو باشه دارو هست که فایده داره. گاهی ما اشتباه مشکل را شناسایی میکنیم. تو فکر میکنی مشکل از شرایط هست ولی شاید مشکل از نگاه تو به شرایط هست.
من مونی هستم که از سال ۸۹ در سایت فعال هستم. یک مدت خودم داوطلبانه به سایت نیومد و وقتی دوباره برگشتم تا در تاپیکهای قدیمی به خصوص تاپیک خشونت علیه خانومها فعال باشم، با وضع نابسامان سایت رو به رو شدم. حدود شش ماه پیش بود. داشتم داخل پیام خصوصی با نی نی یار در خصوص مشکلات سایت چت میکردم که ایشون «به هوس نیمه شبی» فقط چون قدرت در دستش بود و نباید جایی جواب پس میداد وسط صحبتهای خصوصی بی هیچ اخطار و حرفی من را قطع دسترسی کرد. اکانتی هفت هشت ساله را قطع کرد که باهاش سالها با علاقه در سایتی که دوستش داشتم و بهش اعتقاد داشتم وقت گذاشته بودم! من موندم و این سوال: «واقعا این بود آرمانهای نی نی سایت؟»
جای من نیستی همه ش میگم شاید فردا طوری شد و شرایطم تغییر کرد ولی اوضاع همونه هر شب با ...
ایشالا که مشکلت حل بشه
من یه قانون جذبی ام. زندگیم تو مشتمه دوستان لطفا درخواست دوستی نفرستید چون نمی پذیرم، هر آنچه که در رابطه با متافیزیک و قانون جذب باید میگفتم در تاپیک ها نوشتم. برای ستاره شناسی و بررسی چارت هم منو توی تاپیک ها تگ نکنیدیا مدام پیام نذارید. چون این شغل و علم منه و رایگان برای کسی انجام نمیدم!
خب این از دید تو هست. اگر دوست داری بگو مساله چیه؟ شرایط چیه؟ خیلی راحت اینجور وقتها آدم میتونه اشتباه کنه و در اشتباهش غرق بشه. این وضعیتی که تو از خودت توضیح میدی که هر شب گریه میکنی و همش امیدواری فردا صبح بیدار بشی و همه چیز تغییر کرده باشه. این وضعیت طوری هست که به من میگه حتما مشکلی هست. چون هزار و یک مورد در زندگی همهی ما هست که شرایط مطابق اونچه که میخواهیم نیست. طرف وسط جنگ به دنیا مییاد. یا وقتی به دنیا مییاد نقص عضو داره یا بسیار پیش مییاد که باید بدون پدر یا مادر زندگی کنه. حتی این افراد هم اکثرا هر شب گریه نمیکنند و به امید اینکه فردا ناگهان همه چیز تغییر کنه زندگی نمیکنند. مسالهات چیه؟ خیلی وقتها باید قبول کرد که نمیشه. تلاش کرد که حالمون بهتر بشه و زندگی ادامه پیدا کنه.
من مونی هستم که از سال ۸۹ در سایت فعال هستم. یک مدت خودم داوطلبانه به سایت نیومد و وقتی دوباره برگشتم تا در تاپیکهای قدیمی به خصوص تاپیک خشونت علیه خانومها فعال باشم، با وضع نابسامان سایت رو به رو شدم. حدود شش ماه پیش بود. داشتم داخل پیام خصوصی با نی نی یار در خصوص مشکلات سایت چت میکردم که ایشون «به هوس نیمه شبی» فقط چون قدرت در دستش بود و نباید جایی جواب پس میداد وسط صحبتهای خصوصی بی هیچ اخطار و حرفی من را قطع دسترسی کرد. اکانتی هفت هشت ساله را قطع کرد که باهاش سالها با علاقه در سایتی که دوستش داشتم و بهش اعتقاد داشتم وقت گذاشته بودم! من موندم و این سوال: «واقعا این بود آرمانهای نی نی سایت؟»
من مونی هستم که از سال ۸۹ در سایت فعال هستم. یک مدت خودم داوطلبانه به سایت نیومد و وقتی دوباره برگشتم تا در تاپیکهای قدیمی به خصوص تاپیک خشونت علیه خانومها فعال باشم، با وضع نابسامان سایت رو به رو شدم. حدود شش ماه پیش بود. داشتم داخل پیام خصوصی با نی نی یار در خصوص مشکلات سایت چت میکردم که ایشون «به هوس نیمه شبی» فقط چون قدرت در دستش بود و نباید جایی جواب پس میداد وسط صحبتهای خصوصی بی هیچ اخطار و حرفی من را قطع دسترسی کرد. اکانتی هفت هشت ساله را قطع کرد که باهاش سالها با علاقه در سایتی که دوستش داشتم و بهش اعتقاد داشتم وقت گذاشته بودم! من موندم و این سوال: «واقعا این بود آرمانهای نی نی سایت؟»