فامیل شوهر رو چجوری آدم حساب نکنیم

پشم ندارم😄

هر رفتى آمدى هم داره 

اونا هم شايد همين نظر و راجب شما دارن😉

منم ناراحت میشم ولی زود ناراحتیم تموم میشه سعی میکنم بهش فکر نکنم

والا ب خدا

همانگونه که آنها عروس را آدم حساب نمیکنند

خدا نكشتت پشم چيه 😂😂😂😂

چطور شوهرت خوبه فامیلاش اخن نکن اینکارو دوروز دیگه خودتم مادرشوهر میشیاااا دنیا دارمکافات مهربون باش 

بچه من میره خونشون میگه فلان چیزو میخام،مادرشوم نمیره پول خرج کنه براش بخره،میره مث گداها با بچه در خونه همسایشون اسباب بازی بچشونو قرضی میگیره😣 

ب شوهرم میگم هم بچه رو لوس میکنه مامانت هم گدا گشنه،مامانش میگه نه بچس،هرچی خاست باید بهش بدیم😐

بعد وقتی تو فروشگاهیم ب مادرشوهرم میگه فلان چیزو میخام میگه نه لازم نکرده،بعدم ب من میگه بیا بچتو بگیر بد عادت میشه،بچه هرچی ک گفت نباید بهش بدی😲😲😲واقعا قاطی میکنم میرم خونشون 

بی تفاوت باش دیگه فکر کن باید بری جایی کسانی رو ببینی و برگردی همین وقتی برات واقعا مهم نباشن هیچ چیز خاصی هم پیش نمیاد ولی وقتی حساس باشی میگی اای دیدی چی گفتن چی کردن فلان بهمان

گلم اگه خونواده ی شوهرت جز آدمای دخالت گر هستن کلا بذارشون کرنر

مثلا زیاد باهاشون قاطی نشو،رفت و آمد های غیر ضروری رو حذف کن،باهاشون گردش و بازار و اینا نرو

اینطوری کم کم متوجه میشن،

من خودم از وقتی فهمیدم که دخالت میکنن و پشت سرم بد میگن و اینا کلا سر سنگین شدم باهاشون،خدا کنه از این به بعد هم بتونم کلا حذفشون کنم

بنظرم که اول بی تفاوت باش دوم حرف هاشون رو نشنيده بگیر سوم زیاد نرو چهارم سریع برگرد شام نمون پنجم بهشون بگو من خیلی چيزارو خوب میفهمم اما جواب نميدم تا حرمتها حفظ بشه 

من مشکلم اینه که نمیتونم سرسنگین بشم 

بخدا همش الکی لبخند میزنم😕😕😕حتی اگه باهام بد باشن😑

واقعا؟!😲😲 

نامردیه اگه باهات بد باشن

اشکالی نداره،لبخند لزن ولی سرسنگینم باش

مثلا هر میوه یا شیرینی تعارف کردن برندار،گفتن پاشو اینکارو بکن با یه مکث و تاخیر انجام بده،خودت آغازگر شوخی و حرف نباش

اینطوری سرسنگینی

وای مشکل منم اینه. از دختر خواهرشوهرم ناراحتم به شوهرم گفتم دیگه خونه خواهرت نمیام و قطع رابطه. شماره هاشون تو گوشیم حذف کردم