ديروز براي مادر شوهرم كيف خريدم با كيك رفتم خونشون ( شوهرم مستقيم از بيرون رفته بود اونجا) منم بعدش رفتم ، اون وقت كه از اونجا برگشتيم عوض تشكرش كه برا مامانم زحمت كشيدي دستت درد نكنه آبرومو حفظ كردي و اينكه بگه خب فردا هم بريم خونه مامان تو كيك ببريم ، اون وقت منكه گفتم كيك ببريم فردا برامامانم اينا گفت وضع خوب نيست( تازه باباش اينا هم كيك گرفته بودن اون نو موند دادن ما آورديم منم گفتم همين كيكو ببريم فردا خونه مامانم اينا) اون وقت اون گفت همون كادويي كه من گرفتم بسه(منظورش از كادويي كه من گرفتم اينه كه👈🏻 خودش دو تا بليز كه اندازشم كوچيكه ولي من به روش نياوردم واسه مامان من و مامان خودش خريده بود) تازه طلبكار بود كه پول خرج ميكني اون كيفروچند خريدي
تازه من بدبخت از پول توجيبي هاي خودم كادو هارو خريدم 😞😞بازم طلبكاره اينجوري
براي مامان خودمم كيف خريدم اون هنوز اونو نميدونه
شوهرم يموقع هايي اينجوري ميشه تازه ديشب گفت بخواد اينجوري بشه نميتونيم ادامه بديم
مامانشم كلي ديشب داشت نصيحتش ميكرد كه مثلا ادم بايد برا خانوادش خرج كنه
ولي شوهرم گاهي اينجوري خسيس ميشه و پولو سفت ميچسبه گرچند ميدونم وضع پولي تو جامعه برا بعضي ها ممكنه خوب نباشه ولي من هديه ها رم خيلي با قيمت مناسب خريدم و تازه لطف كردم خريدم نبايد بجا تشكر اين طوري رفتار كنه😣
شما بودين ناراحت نميشدين؟ من چيكار كنم آخه؟