خوابیدیم باهم بعد من ازصبح کارکردم خسته بودم بیدارشده عین بچه ها تی وی روشن کرده زیادمیکنه صداشو...منو عین جن زده هاازخواب بیدارکرد...هی باارامش گفتم کم کن کم نکرد دادزدم گفتم کمش کن بلند داد زد کممممممممممه.T_T
منم گفتم ب اون صدات بگو برات چایی بریزه...