2777
2789
عنوان

دوست ندارم با فامیل در ارتباط باشم

842 بازدید | 21 پست

سلام . من بچه ک بودم خیلی فامیلامونو دوست داشتم . مثلا عمم یا عموم هروقت میخواستن بیان پیشم واسم ی چیزی میووردن ک خوشحال شم و خیلی قربون صدقم میرفتن و اینکه آدمای باحالی هستن باهاشون خوش میگذره کلا . ولی هرچقدر ک بزرگتر شدم فهمیدم ک با وجود خوبی هاشون پشت سرمم حرف میزنن . از وقتی حرفاشون و دوروییاشونو فهمیدم دیگه باهاشون بهم خوش نمی‌گذره و حتی یک ساعت هم کنارشون واسم سخت میگذره . واسه همین تصمیم گرفتم رابطمو باهاشون قطع کنم یا حداقل خیلی خیلی خیلی کمش کنم مثلا ماهی یکی دوبار دیدار . ولی مشکلم اینه ک بابام خیلی بهشون وابسته هست و همش ب من میگه باید مرتب بهشون زنگ بزنی مرتب بری دیدنشون . نمی‌دونم چطور ب بابام بگم ک واقعا نمی‌خوام باهاشون در ارتباط باشم ک دلش نشکنه چون بابام خیلی خواهران و داداشاشو دوست داره . ببخشید طولانی شد ولی خواستم همه رو تو ی پست بگم ک نخواین منتظر ادامش بمونین .

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

آدم تا مجرد باید با ساز خانوادش برقصه😑

مامانم هم دوست نداره من باهاشون در ارتباط باشم خیلی تو زندگیمون دخالت کردن و با دخالت هاشون باعث خیلی دعواها شدن . اگه بخوام باز ادامه بدم ب رابطه باهاشون بازم دخالت میکنن. 

خب مامانت زنگ بهشون بزنه زیاد لازم نیس تو زنگ بزنی 

مامان و بابام جدا شدن واسه همین مامانم بهشون زنگ نمیزنه اصلا ولی بابام از من انتظار داره . البته جدایی هم بیشترش بخاطر دخالت های اونا بود .

من همین مشکل و با فامیلای مادم دارم تا قبل ازدواج کلی باهم خوش بودیم بعد ازدواجم خیلی پشته سرم حرف ز ...

باورت میشه من اومدم ی شهر دیگه ک ازشون دور باشم باز میان اینجا میگن می‌خوایم ببینیمت 😐

مامان و بابام جدا شدن واسه همین مامانم بهشون زنگ نمیزنه اصلا ولی بابام از من انتظار داره . البته جدا ...

اها میخواد تو بجای مادرت باهاشون رابطه داشته باشی 

اون‌روزی‌که‌حرفای‌‌بقیه‌روم‌تاثیر‌نزاره.اون‌روز‌عید‌منه🤨
باورت میشه من اومدم ی شهر دیگه ک ازشون دور باشم باز میان اینجا میگن می‌خوایم ببینیمت 😐

ای بابا شاید دوستت دارن خوب من فامیلای مامانم خاله هام یعنی دکست داشتن عروسشون شم نشدم خیلی دلم و شکوندم حتی دختر خاله هام که عینه خواهرم بودن بهم‌گفتن شوهر ندیده و کلی حرفه دیگه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز