از بعد عقد مارو پاگشا مرد بعد دیگه جواب تلفن مامانمم نداد
داستانش خیلی مفصله، سر ناراحتیایی که توی مراسم عقدمون پیش اومد
اخه مادر شوهر من دوس صمیمی و خیلی قدیمی خانوادگیمون بودن و خیلی راحت هرچی خواست و نخواست به خانواده من گفت و گفت تا ابد باهاشون کاری نداره، ولی اگه من دوس دارم برم خونشون اگرم دوس ندارم که هیچی
توی این همه مدتم که نرفتم خونشون اصلا محل نذاشته
فک نکنم عروسی بدبخت تر از من وجود داشته باشه