موندم چیکار کنم. اصلا تصور اینکه بعد 6 ماه میخوام ببینمشون بدجور تپش قلبم رو بالا میبره. یه زمانی خییییلیییی دوسشون داشتم. اما الان اینقدرررر در حقم ظلم کردن و اشکم رو در آوردن که متنفرم ازشون.
چ جالبين شماها روز مادر رو ب مادر شوهرتون تبريگ ميگين😂😂😂
تو دهات ما هيچكسسسسس ازين كار نميكنه
از حرف شوهرت نعلومه قشنگ میشناسه مادرشو . حوصله کاراش و بازگو کردنشو نداره .
من اگر جای تو بودم میرفتم ، کادو هم میبردم که رفتار بدشو برای بار چندم به نمایش بذاره و اصلا به روی خودم نمیاوردم و لبخند میزدم و میگفتم فقط برای عرض تبریک و اینکه بدونید ما به فکرتون هستیم همیشه وگرنه اصلا قابل شما نیست .
وقتی هم میامدم بیرون اصلا انگار نه انگار .
این رفتار در مقابل اون رفتار مثل یه سرمایه گذاری بلند مدت توی یه مروژه عظیمه ، تاثیرش توی زندگیت زیر و رو کننده است .
همیشه از رفتار دیگران برای خودت فرصت بساز توی بازی های کثیفشون وارد نشو .
ممنون از راهنماییت. اما راستش یه زمانی در پی اصلاح اوضاع روابط بودم. اما الان اصلا تنها چیزی که واسم اهمیت نداره حفظ ظاهری روابط هست. اینقدررررررر خسته ام که نگو. اینقدررررررر من رو خوار و کوچیک کردن که دیگه هیچ جوره دوس ندارم رابطه ها خوب بشه.
اصلا به این چیزا اهمیت نده...مامان منم بهترین رفتارو با شوهرم داشت و داره.
از احترام،محبت، دست و دلبازی چیزی واسمون کم نذاشت..
ولی من الآن 6ساله تجربه زندگی مشترک و دارم
به نظر من اصلا مهم نیست کی چه رفتاری داره
اگه با خانواده شوهرت خوبی و باهاشون رفت و آمد داری، خب حق داری که از شوهرت توقع داشته باشی که بیاد خونه مامانت...
ولی اگه به هر دلیلی باهاشون رفت و آمد نداری،اصلاااااا به شوهرت اصرار نکن که بیاد خونه مامانت..اصلاااا...
چندساله ازدواج کردی؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
