سلام دوستان من و همسرم دوساله عروسی کردیم ،ازهمون اول سعی کردیم بفکرخونه باشیم چون خونه نداشت همسرم ،یه سال اول زیاد جدی نبودولی چندماه پیش من طلاهامم فروختم ک خونع. مسکن مهری بگیریم اوضاع ریخت بهم همچی یه دفعه رفت بالا و این حرفا ،الانم پولمون مونده دستمون ونمیتونیم هیچکاری بکنیم دیشب خونع مادرشوهرم بود پدرشوهرم پیش من ب مادرشوهرم گفت طلاهاتو بده براینا خونه بگیریم ،مادرشوهرم گفت ب اسم من میزنید بدم ،الان نزدیک 50ملیون ما داریم اون نهایتا بتونه 10ملیون بده حالا مثلا میگما ،ولی میگم چ ادم کثافتیه ک حاضرنیس ب بچه خودش کمک کنه منم خیلی ناراحت شدم اخه این چطورمادریه ،من ک توقع ندارم بهمون کمک کنه،توروخدا دعاکنید برامون
کلا ازاین حرفش ناراحتم یک پنجم پول یه خونرم کمک خواهدکرد مثلا کلش بخوره اونم شرط و شوروط میزاره
وظیفه اون نیست نفرین نکن
اگه شرط میزاره ازش کمک نگیرید که به اسم خودش بزنه
خوب بگو اندازه ی سهمت بنامت میکنیم. ازش انتظار نداشته باش تازه به اسم هرکی باشه یه عمر منتش بالا سرتونه
خب بگید نصفشو به اسم شما میزنیم یعد پول جور کردید برید برگردونید اسم خودتون
چه مادرشوهر خسیسی 😟💩💩💩💩
عزیزم ندیدی مادربزرگ من از پدرم سود پولایی که قرض داده رو میگیره رسما انگار نزول خوره و پدر پدرم از پدرم واسه ۵ یا ۶ تومن چک ممیگرفت باورت میشه😭☹عزیزم تازه مادرشوهرت خوبه مادربزرگ من کباب مثلا واسه از بیرون میگرفت یا پارچه میخواستیم میگرفت پولشو از ما میگرفت حتی به ۲ هزارتومن رو یادداشت میکررد عزیزم نمیتونید وام بگیرید؟
تازه مسکن مهرتا زمینشو نخرید که سند نمیزنند هرچی هست روی برگه است
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
