خانومیا من عروس ی خانواده ی پنج نفری هستم،س خار شوهر ی مادرو و شوهرم ک قد دنیا مخامش.
مادر شوهرم پیره و از پس کار خودش نمیاد تصمیمون ب اینه ک هر دوهفته یبار بیاریم و خونه های خودمون ازش مواظبت کنیم،اما خار شوهرام اذیت میکنن،سال پیش شب یلدا پیش ما بود،و نتونستیم ب مهمونی ک دعوت بودیم بریم،امسالم،یکیشون نزدیک 2ماهه خونه رنگ میگنه،اونیکی هم اون وسطا نزدیک 20روزی نگهش داشت بد دوباره اورد،یلدای امسالم خونه مادرم دعوت بودیم ک چون زمین گیره نتونستم جایی بریم،بخدا عروس بدی نیستم،تو دلمم رحم هس،دلمم واس مادر شوهرم میسوزه،اما این دیگه بی انصافیه،
دیروز با شوهرم جر بحث داشتیم،ک چرا خاهرات همچی رفتاری میکنن،بهش گفتم ای چن ساله دنباله یکی بودن مادرشونو دس ب سر کنن،بعدشم از حرفم پشیمون شدم،بخدا ازکارشون طاقتم تمومه