شوهرم خیلی صبوره خیلی ولی داذ میزنم مثلا الان میره بیرون یه سر میره تا خونه مامانش زنگ میزنم میگم کجایی میگه خونه مامانم هستم میگم چرا بهمن نگفتی رفتی میاد کلی میگه غلط کردم اخه ما همسایه ایم البته بگم بدم نمیاد بره همیشه اونجاس ولی دلم میخواد بگه بهم امشب شوهرم بهم گفت مادرم تو حیاط صداتو شنیده بوود گفته بود تو ساکت بودی زنت صداش بلند کرده بود... بعد گفت خیلی دوست دارم ولی تروخدا یواش دعوا کنیم... من دیوونم بخدا خیلی زود عصبانی میشم میگم برم یه چیز بشکنم البته وقتی حرصیم وایمیسه کتکش بزنم.. در کل دست بزنم دارم یه کم به من بد بگین
نام کاربریمو جدی نگیرید😊 موقع ناراحتی اینو گذاشتم... اخه چرا نمیشه عوضش کرد لطف کنید این امکان و بزارید واسه نی نی سایت
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
نه واقعا دروغ نمیگم عادت کردم یعنی خودش لوسم کرده همیشه من مقصرم اما اون معذرت میخواد.. الانم سر اینکه بهم گفت داد نزن قهر کردم اومدم این طرف همش صدام میکنه
نام کاربریمو جدی نگیرید😊 موقع ناراحتی اینو گذاشتم... اخه چرا نمیشه عوضش کرد لطف کنید این امکان و بزارید واسه نی نی سایت
"هلیا! احساس رقابت، احساس حقارت است. بگذار که هزار تیرانداز به روی یک پرنده تیر بیندازند. من از آنکه دو انگشت بر او باشد، انگشت بر میدارم. بگذار آنچه از دست رفتنیست از دست برود". نادر ابراهيمي