دوستان من و خواهرشوهرم با فاصله شیش ماه باردار بودیم هر دو بچه دوممون بود
چند روز بعد از تولد بچه من نی. نی خواهرشوهرم از بین رفت که به من نگفتن تا یه هفته
وقتی فهمیدم بهش زنگ زدم بیاد پیشم با هم گریه کردیم خیلی غصشو خوردم
بعد از اون هم هرچندوقت یکبار زنگ میزدم براش کادو خریدم خیلی هواشو داشتم اما حس میکنم خودشو از من دور میکنه انگار من باعث ناراحتیش میشم یا فکر میکنه کمتر از منه حالا هم خوشگلتره هم شغل دولتی خوب داره یه پسر ده ساله هم داره
مثلا هفته پیش خونه مادرشوهرم بودیم یه مانتو میخواست بپوشه هرکاری کردن جلو من نپوشید که هیکلش رو من نبینم البته دلیلش رو فقط من فهمیدم بخدا من اصلا تو خط اینچیزا نیستم که کسی رو حتی تو دلم مسخره کنم اما برای خودش ناراحتم نمیدونم چکار کنم آیا میتونم کمکی کنم یا واقعا نزدیک شدن من باعث آزردگیش میشه