شوهرم كار چندش نداره
ولي پسريم الهي قربونش برم كوچيكتر بود حدود دوساله با اون غذا خوردنش مارو از غذا خوردن نا اميد ميكرد
جلوش برنج و قيمه و نوشابه ميزاشتم
اول برنجو ميريخت تو نوشابه خووووب بهم ميزد با قاشق بعد قيمه ميريخت توش
بعد با اشتها ميخورد
من 😨
شوهرم🤢
پسرم😋