اخرش دوباره پیام داد گفت ای کاش یا باطری نو میخریدم میفرستادم یا پولشو کم کردم منم پیام دادم من گذشتم رفت ولی شما را به همون خدا بزرگ که هیچ کاری ازش بعید نیست میسپارم خود خدا جوابتونو میده و بعد بلاکش کردم
حالا اینا هم از اینکه من نفرین کردم اخردم بزور قبول کردن خودشکن باطری بخرن و بفرستن هرچی شوهرم گفت جا اینکه خوب هزینه رقتو برگشت باشه پولشو بدید گفت نه میدیم به همون فامیلتون
حالا فامیلمون تا دوماه همیخواد اصفهان بمونه
موندیم چکارکنیم با این ماشین خراب