اگ بخوام خفگي مياد سراغم نميخوابم😫بخاطر همين شبا بيدارم صبحا نميتونم بيدار شم
اینکه ۴ ساله منتظر یه خبر خوش بودیم من و شوهرم . امروز بدترین خبرو گرفتیم تازه باید یکسال دیگم صبر کنیم ببینیم چی میشه . بخدا داغون داغونیم.همش گریه میکنم
اره اخه برج ۲ قرار بود عقد کنیم بعد دقیقه ۹۰ بهم خورد چون خانوادم مخالفن بعد ک بهم خورد تا چند ماه با خانوادم جنگ و دعوا داشتم الانم چندماهه فکر میکنن منو اون رابطمون تموم شده اما اینطور نیس ت بلاتکلیفی گیر کردم ک چطور بهشون بفهمونم باهمیممو دوسش دارم و خانوادم بفهمن باز چیکار میکتن و هزارتا چیز دیگه بخدا دیگه خسته شدم
خیلی چیزا تو زهنمه ...اصلا خوابم‌نمیاد
اینکه کار شوهرم چی میشه عید داره میاد یه قرون پول نداریم شوهرمم فعلا بیکاره
اخلاقای مزخرف شوهرم کی درست میشه کی مث آدم به یه درک و شعور درست و حسابی میرسه
تا کی قراره اینهمه تنها باشم فکر کنم افسرده شدم صبح تا شب همش تو خونم جایی واسه رفتنم ندارم
نت ندارم شارژمم داره تموم میشه دیگه نمیتونم نت ساعتی بگیرم😢
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
