ی جاری دارم ک از دهات آوردنش و همه کارگوسفند دوشیدن و گاو دوشیدن ونون پختن بلده ودیگه هیچ و تا سوم دبستان سواد داره وتازه ازدواج کرده و دوسداره پیش من همش کلاس بذاره و بگه من خوبم دیروز اومدخونمون همش رواعصابم بود هروسیله ک تو خونمون بود ایراد گرفت یخچال تلویزیون کمد بوفه درحالی ک ایرادی نداشتن و تاحالا کسی ایراد نگرفته بود و دوسداشت همش از خودم و خونم ووسایلام ایرادبگیره و با لفظ بد و زننده بهم میگفت ودلمو میشکست البته منم بی جواب نذاشتمش ولی میخوام حالشو بگیرم بنظرتون چکارکنم
بهترین کار اینه وقتی اینطور حرف میزنه چند ثانیه تو چشماش زل بزنین بعدم با پوزخند رو برگردونید بدون جواب و سکوت کامل مطمئن باشین درست میشه جواب و کل کل و دعوا شان آدم رو پایین میاره