خوب بچه ها من اذر ماه 96 ازدواج کردم با پسر پسر عمه مامانم نمیشناختمش هیچ تو روز خواستگاری دیده بودمش و بعد دوماه ما عقد کردیم سال 95 اذر 95 و اذر 96 هم عروسی بعد از چند وقت من فکرشو نمیکردم یه بار یادمه جلو گیری نداشتم بعد فکرشو نمیکردم میگفتم امکان نداره ادم با یه بار جلو گیری نکردم بچه دار شه کلا بیخیالش شدم تا اینکه روز خود که باید پریود بشم 20 بهمن ماه پریود شدم 1 روز کامل اما فقط قهوه ای بود دیگه بعد اون نه لک دیدم نه چیزی به مامانم و اجیم گفتم گفتن تست بزن اگه حامله باشی مشخص میکنه تست زدم کنفی بود تا 27 اسفند من تست میزدم و منفی بود 😆🤦🏼♀️ مامانم کفت همون خون ریزی که کردی ماله پریودت بود شاید این ماه کم شدی و اینا خلاصه من تو این چند روز کل خونه رو گرد گیری میگردم مبلا رو جابه جا میکردم تمام خونه رو دکورشو تغیر دادم تنهایی فکر نمیکردم که باردار باشم چون تازه ازدواج کرده بودم اقا شد 1 فروردین فردای سال تحویل ما رفتیم بیرون پیتزا خوردیم با شوهرم تو راه برگشت مامانم اینا و اجیم اینا رفته بودن خونه ی خالم اصفهان زنگ زدن تبریک بگن که اجیم گفت هنوز پریود نشدی گفتم نه گفت حالا برا خررین بار یه تست بزن اگه دیدی منفیه بریم دکتر شاید کیستی چیزی باشه اومدم خونه رفتم دستشویی تستمم خارجی گرفتم بازش کزدم و زدم باورم نمیشد بلافاصله یعنی تا زدم مثبت شد باورمون نمیشد شوهرم تو کل خونه میگشت هرچند که اون تا الانشم میگفت نباس بچه دار میشدیم و کلا دلش نمیحواست اما دوسش داره الان خیلیییی