خیلی راهارو امتحان کردم درلحظه قول میده زنگ بزنه بعد دوباره پشیمون میشه بس غروره کاذب داره.الانم قول داده تا قبل ظهر بزنه ولی میدونم دماره منو درمیاره آخرم نمیزنه
مامانمو شوهرم فاصله سنی زیادی ندارن جفتشونم غدو مغرورن مامانمم میگه تا ابوذر زنگ نزنه نمیام من موندم این وسطه ولی شوهرمم ازون دست آدماست ک اگه مامانم خودش بیاد فک میکنه کی شده خودشو بیشتر میگره
اتفاقا چندوقت پیش عروسی فامیلامون بود منو مامانم صندلی عقب ماشین بابام نشسته بودیم اومد نشیت جلو ب مامانم سلام ندادبیشترم ب خاطره این بی ادبیش اصرار دارم زنگ بزنه ب مامانم اگه نزنه تولد کنسل میکنم ب خانوادشم میگم نیان