راستش من دیشب با مادر شوهرم حرفم. شد سر گیر های الکی که میده من 5شنبه خونشون بودم و این چند روز همش مهمونی بودم که فامیل مادر شوهرم بودن شوهر من رفته ماموریت رنگ زده میگه چرا خودتو تحریم کردی جایی نمیری دهنم وا موند گفتم پس این چند روز من کجا بودم برگشته میگه خودتو بچه رو زندانی کردی نمیاری بچه رو ما ببینیم دیگه اعصابم خورد شد صدام یه کم بلند شدم پای تلفن گفتم چرا این حرف هارو میزنی شما من کی نیومدم اعصاب منو خورد کرده بعد برگشته میگه من چی گفتم این جور میکنی پرو پرو حالا فردا روضه داره به نظر شما برم یا نه