سلام من دیشب فهمیدم باردارم... تو همون اقدام اول باردار شدم... خواهرم چندساله داره تلاش میکنه بچه دار شه دوبار آی وی اف ناموفق داشته و خب خیلی براش ناراحتم الان که خودم انقد سریع باردار شدم بیشتر براش ناراحتم و احساس میکنم الان که انقد براش مهمه و داره تلاش میکنه شاید قلبش بشکنه نمیدونم باید چجوری بگم که قلبش نشکنه میدونم برام خیلی خوشحال میشه خیلی مهربونه اما ... چجوری بگم؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
منم بخاطر همین موضوع میخوام اصلا بچه دار نشــــم. از پیری و تنهایی میترسه خواهرم،میخوام کنارش باشم ...
بخاطر اون از ارزوت نگذر ادم از فرداش خبر نداره شاید تو باردارشی خدا به اونم بده منم هیچ وقت مادر نمیشم خواهرم همچین کاری کنه صدتا چیزیش میگم تازه اون مامان شه من کلی خوشحال میشم اخه این چه فکری میکنی دختر به خودش بگو ببین چه چیزایی نثارت میکنه
نظر خودمم همینه از طرفی گفتم یکم بگذره فک کنم از طرفیم میگم بذارم بعد سه ماه بگم خب ناراحت میشه که انقد دیر دارم بهش میگم اینجوری بیشتر مشکلش به چشمش میادو دلش میشکنه وای چقد سخته