از وقتی باردار شدم تا الان که بچم هفت ماهشه از شوهرم سرد شدم
قبل بارداری عاشقش بودم دیوونه وار طوری که همه لذت میبردن وقتی مارو میدیدن کمتر از نفسم بهش نمیگفتم با این که ۱۰سال از ازدواجمون میگذشت ولی بازم واسم تازگی داشت زندگی باهاش انقدر خوب بودیم میگفتم بچه دار شیم خوش به حال بچمونه
اما بیچاره بچم ...
همه کارای شوهرم الان دیگه میره رو مخم وقتی خونس استرس دارم دوس ندارم اصلا حرف بزنه همش بحثمون میشه میگم تا بچه درست پدرو مادرو متوجه نیست جدا شیم هنوز فکر جداشدنو بهش نگفتم نمیدونم چیکار کنم لطفا کمک😢