سلام بچه ها
کسی از رها که حدود دو سال پیش تاپیک داستان زندگیش رو گذاشته بود خبری داره؟ که پرستار بچه بود و وارد یه خونواده شده بود که خانم خونه فوت شده بود و رها از دو تا دخترشون مواظبت میکرد و پدر بچه ها شغل نظامی داشت .دختر بزرگشون بهار باش نمیساخت.
ممنون میشم اگه خبری دارین بگین
با مرده ازدواج کرد اخرش؟
نه من خبرندارم والله🙂
اسمشو اگه کامل بلدی منشنش کن
فکر کنم رها ۴۱ بود ولی مطمئن نیستم
سلام زمرد جان.وضعیت خونریزهاتون چطوره؟هنوز مشکل دارید؟من هیسترکتومی کردم داشتم سرچ میکردم رسیدم به تاپیک شما
اره واقعا خدابه من رحم کرده😥😥😥وبه بچه هام.راستش اصلا عمل ترسناکی نیست .اصلااااا.بخداقسم راست میگم.من تموم دردم از سمت راست وجای اپاندیس بودوترمیم مثانه.اصلا انگار نه انگار چیزی از پایین شکمم برداشتن.الان حدودایکماه وسه روزه عمل کردم ودوره ی نقاهتم دوماه هست .والا بعداز دوهفته اتو کردم ظرف شستم.بااین همه عمل وبلایی که به سرم اومده بود😥
دردش اصلا مثل سزارین نیست بابا
خیییلی کمتره چون درسزارین رحم مثل یه بادکنک بزرگ خالی میشه و هی تکو ن میخوره ودرد نیاد.اینجا نه.ولی خوب این مراقبت بیشتر میخوا د.منکه بخاطر دخترپیش دبستانی ام مرتب نشست وبرخاست دارم 😟😟😟
بعد دوسه روزه قسمت و ا ژ ن یه کم تیر میکشه .ومن چون مثانه ام ترمیم شده بیشتر از اون اذیتم .
درکل من هم بخاطر ترس واینکه همه بهم گفتن دوماه سرجا میفتی اول امبولازیسیون کردم اگه میدونستم اینقدر اسون هست همون اول رفته بودم😢😢دیگه اونهمه بلابه سرم.نمیومد.الان هم خیلی ضعیف شدم خودم خیلی چاق هستم اونوقت ضعیف.یک واحد خون هم گرفتم .ولی من چون امبولازیسیون کرده بودم سه ماه قبلش دیگه جون نداشتم😦😦😦
میدونی توی بخش هرکی هیسترکتومی کرده بودهمه ساکت وخواب بودن فقط من بودم هوار میزدم اونهم ازجای اپاندیس😢لعنتی وحشتناک بود.سوند هم قوز بالاقوزم بود😤
ولی نترس وبه پزشکت اعتماد کن.هرچه برات بهتره همون رو انتخاب کن.چه دارو چه جراحی...
وای با حرفات دلم قرص شد ممنونم
فقط الان به خاطر کنکور دخترم نمیتونم واسه عمل اقدام کنم.ایسالا بعد از تیر ماه میرن واسه عمل
ایشالا شما هرچه زودتر سلامتی کامل به دست بیاری عزیزم
