منم دوس دارم یه کوله پشتی و چندتا بسکویت و کیک و یه دوربین بردارم و برم یه جنگل که هیچکی نباشه .. خودم باشم و خودم به دور از ادمایی ک نقاب دارن ادمایی ک فقط از زندگی خودخاهی و دلشکستن و دخالت رو یاد گرفتن... .. فقط میخام برم جایی ک خودم خودمو بشناسه به دور از هیچ اشنایی من غریبه باشم و اونا هم غریبه .. هعی روزگار
ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم :)................فاجعه اونجاست که یه نفرو به همه دنیا و آدماش ترجیح میدی ، بعد همون یه نفر ساده ترین چیزها رو به تو ترجیح میده!به قول شاعر : وای بر من، تو همانی که امیدم بودی؟!