رفت اونیکه نباید می رفت....کسی که منو تو شرایط سختم همیشه ولم کرد...پدری ک هیچوقت براش مهم نبودم..دختری که ارزو داشت یه شب تو بغل پدرش بخوابه...دختری که ارزوی نوازش های پدرش به دل شکستتش موند ..پدری که ی روز بهم قول دادتو سخت ترین شرایط تکیه گاهم باشه ..پدری ک رفت و واسه دخترش چیزی نمود جز تنهایی و بدبختی...خدا خودت بگو چی کم گذاشتم تو عبادت چه بدی کردم در حق بنده هات منه بدبخت ک از خوشحالی بنده هات بال در میوردم با قلب شکستم کی تکیه گاه نبودم...تو چیکار کردی?جز بدبختی چی تو زندگیم دیدم داداشمو از دست دادم شب ها رو با گرسنگی سر کردم با بدبختی ی شب نشد تو خونمون ارامش باشه کسی رو ک دوستش داشتم تنهام گذاشت حالا پدرم پدری ک هیچوقت در حقم پدری نکرد ارزو داشتم یه بارم که شده پدرمو با مادرم خوب ببینم ...باباجون تو ک هیچوقت بام خوب نبودی ولی من بهت قول دادم تا ابدم بهش پایبند میمونم قول میدم وقتی یه روزی دست دختری رو تو دست پدرش دیدم نفرینت نکنم😭😭😭😭😭😭😭قول دادم از اینکه بم میگن یتیم ناراحت نشم😭😭😭