شوهرم حرفای منو میگه به مادرش بخصوص دعواهامونو ولی به هیچ وجه حرفی از اونا بمن نمیگه خونه ی پدربزرگشو فروختن به من نگفتن نمیگن نگن...چون به من ربطی نداره چون اونروز یه بحثی بود تو خونشون منم گفتم مگه فروختن خونه رو مادرش گفت نه بعد ۱۰دقیقه دیدم فروختن 😐انگار من میخام بگم پولشو بدین به من یا چی 😐من اصلا خودمو قاطی هیچی نمیکنم که کسی هم به کارمن کار نداشته باشه ولی هر روز مادرشوهرم میرنگه که چخبر؟مهسا چی میگه؟از خونه ما رفتین حرفی نزد؟کجا رفتین چیکار کردین و فلان خیلی دهن لقه شوهرم اصلا جهنم هرچیو میگه بگه دعوا و بحثامونو نگه 😑هرچی اتفاق افتاده رو میگه😐اونم میپرسه اخه عوض اینکه این خاست بگه اونم درحوابش بگه که بین زن و شوهره چرا میای خبرشو به من میدی😑