2777
2789
عنوان

داستان واقعی + عکس شاید

| مشاهده متن کامل بحث + 5521 بازدید | 216 پست

😢

خدا برات حفظش کنه😍😙


ولی تورو خدا کدوم بیمارستان بودی کدوم شهری 😢

من فکرم درگیر شد از اینهمه بیشعوری توی بیمارستانا😠

اون مامای اولی رو که دلم میخواد پیدا کنم خفه ش کنم 😠

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

😢 خدا برات حفظش کنه😍😙 ولی تورو خدا کدوم بیمارستان بودی کدوم شهری 😢 من فکرم درگیر شد از این ...

مامای اولی بیمارستان تامین اجتماعی بود بقبه دکترا هم مال زایشگاه بد شهرمون خرم آباد

خدا حفظش کنه استارتر عزیز....منم دخترام نارس بدنیا اومدن و خیلی کم وزن تراز پسر شما داستانتو ک خوندم کلی اشک ریختم وشرایطم سختتراز شما بود  . ..بهر حال هرچند بد بود گذشت و خدارو شکر دخترام الان پیش دبستانین و خیلی سرحالو باهوشن ماشاالله. . خدارو هزارمرتبه شکر ک بچه هامون سالمن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792