یه همسایه داشتیم ساعت ۱شب صدا تختشون می اومد بعد ش تا صبح دختره کتک میخورد
یعنی پسره خواب بود ارامش داشتیم
یهو در واحدشون باز می شد دختره فرار می کرد مبپرید پشت مردها
اونم چشم پااااااکککککک
بعد مرده چشاش کاسه خون بود
یه بار شوهرم نجاتش داد
صدای کوببدن سرش به زمین شنید زنگ زد عموش
اومدن بردنش
بعد دعوا رابطه داشتن اگر شب بود
لگر روز بود آرایش تیپ عطر گرون
بیرون می رفتن
ولی وضعشون توپ بود پسره ساختمان ساز بود