حرف پدر شوهر مادر شوهرم

من برام هیچی مهم نبود 

هرکی هم میگفت بچه بیار میگفتم تو نگه میداری 

کی بره سره کار

علکی میپفتم کمک ندارم هنوز زوره 

سن شوهرم بالاست همش میگفتم من جوونم ولی چون سن شوهرم بالاست نباید مراعات کنم هنوز کلی کار دارم

دقیقا خودمم این درد رو کشیدم هی میگفتن برو دکتر دوا درمون کن ماهم اولش نخواستیم بعد باردار شدم سقط شد بعدشم دیر باردار شدم هی میگفتن برو این دکتر برو اون دکتر حالا منم زیاد رو نمیدادم بهشون ولی باز میگفتن😕

فدات شم عزیزم من یه پسر شاخ شمشاد دارم انشالله خدا به همه منتظرا نی نی سالم وصالح ببخشه 

خداروشششششکرررررررر    الهی خدا حفظش کنه عزیزدلم

ببين بخواهي نخواهي هميشه يك سري هستن حرف مفت بزنن

من دركت ميكنم

همه فكر ميكنن مشكل فقط از منه

منم اصلا حرفي نميزنم بزار هر جور دوست دارن فكر كنن

همين بچه دار نشدن خودش انقدر تلخ هست كه جايي براي ناراحت شدن از حرف هاي دوزاري مردم نزاره

منم دخترم ده ماهشه

 هیچچچ غصه نخور من بدون هیچ قرصی باردار شدم 

خودم استرس رو کم کردم غذای سالم و ورزش روزه گرفتم زیادد استغفار کردم 

ماه رمضون باردار شد نمیدونستم یک ماهم روزه گرفتم عید فطر فهمیدم باردارم 

اگر دکتر خوب خواستی من تو تهران سراغ دارم بدون تردید نتیجه میگیری 

من تحت نظر اون بودم

ولشون کن بابا غصه نداره که خوشبختی و شادی تو بهترین تو دهنی برای اونها

من و هزارتا عروس دیگه همه از خانواده شوهر حرف میشونیم برای مسائل مختلف

باید یاد بگیریم برامون مهم نباشه

من پسر عموی خودم 45 سالشه بچه دار نمیشه 

خیلی هم خوشبختن زنشم دوست داره اصلا مهم هم نیست

شما انشالله پیگیری کن 

هر زمانی که خودت دوست داری 

انشالله نتیجه میگیری

مرسی گلم انشالله روزی شماهم بشه😊

عزیزم یه حسی بهت دارم خدا خیلی دوستت داره مطمئن باش یه اتفاق خوب در انتظارته فقط منم دعا کن وقتی به اون اتفاق خوب رسیدی

داغ دلمو تازه كردي

مادرشوهرم هميشه بهم ميگفت كو تو ي بچه بيااار ببينم ميتونيييي نميتونييييي

اين اخريام ميگفت من جا فلان دكتر رفتم ك دخترمو اوردممااااا

پدرشوهرمم تومجلس زنونه جلو زنا هنسايه و فاميل و حتي مادرمم بود گفت عروسم هي حيكل ش درشت تر ميشه حامله نميشه

الانم ك حامله شدم بخاطر بي شعوري شون قطع رابطه كردم ديك خررر بودم از اول اينكارو نكردم

جلوبرادزشوهوم همكار شوهرم بخث كشتي بود جلو اونا ب شوهرم گفت تو بازنت كشتي گرفتي زمين زديش بدبخت نميتونه تكون بخوره منظور حاملگيم بود

حالام همينو بهانه كردم ديك نميرم

يبارم شوهرم با داداش مجردش سر فوتبال بحث كرد اون قهر كرد رف باباشم دست مارو كرفت جلو جاريم شون و بابامشون مارو از خونه انداخت بيرون

بعدم گفتن قلبش كرفته بردنش بيمارستان زنك زدم حالشو بپرسم گوشيو روم قطع كرد

واقعا متاسفم برای بعضی مادرشوهر پدرشوهرا که اینطور شخصیت خودشونو خورد میکنند نمی‌دونم چرا فک میکنن میتونن واسه بقیه تصمیم بگیرن