منم ابنطوری بودم😂ولی وقتی با شوهرم دوست شدم اصلا به اژدواج فکزنمیکزدم چون اومد گفت دوست باشیم اولش و من قصذم ازدواجه منم گفتم این ازاون اذماییه ک خیلی فکزمیکنه زرنگه از طرفی موقعیت خوبی داشت نمیخاستم ردش کنم
محلش ندادم پیگیر کارام بودم و خیلی سرد باهاش برخورد میکردم عین یه دوست دختر😂سه ماه گذشت شد ولنتاین 😳دیدم یه نیم ستطلا برام خریده تازه فهمیدم دیگه ادم برای دوست دختر سادع انقد خرج نمیکنه دودستی چسبیدمش و عاشقش شدم و الان بی نهایت راضیم😍