همین الان شوهرم بهم گف آره بشین تا صب گوشی بازی کن بعدم بگیر تا ظهر بخواب....بیکاری دیگه
انگار کارای خونه کارای بچه کار نیست.
دلم شکست ولی با صدای قرص گفتم بترکه چشم بخیل و حسود....
واسه خودم دشمن دارم تو خونم چ نیازی ب دشمن بیرون از خونه هست....حس میکنم همش دوس داره کارکردنمو ببینه از خوشگذرونیم بدش میاد