ممنونم عزیزم...
فقط میبینم گاهی چی میزاره پیچش بازه همش وسوسه میشم برم پستاشو ببینم...
وگرنه سراغ خودش ک نمیرم...
ولی برام سواله همیشه اون زمانی ک من قید داداششو زدم هیییچی نگفت... با اینکه تقریبا صمیمی بود باهام...
حتی خواهر زاده ش زنگ میزد میگفت چی شده و.. ولی اون اصلا...
شاید ازم متنفر شد یا شایدم دوست نداشت زن داداشش شم....
یه جورایی همه تو فامیل منتظر بودن ما با هم ازدواج کنیم.. ولی یهو خبر ازدواج اون همه رو شوکه کرد.... بعضیا ازم پرسیدن بعضیا نگاهشون ازارم میداد...
تو این شرایط اصلا نمیتونستم حس واقعیمو بروز بدم...
دیگه منم چند وقت بعدش ازدواج کردم...