2777
2789
عنوان

اعترافات خنده دار بچگیامون 😂

1569 بازدید | 34 پست

دوستان جان اینجا اعترافاتتونو بنویسید بخندیم😂

1_من بچگیام تو دستشویی روبرو چاه دستشویی میشستم هر چقدم بهم میگفتن اونوریه بازم اینوری بودم 🙈😑

2_اعتراف میکنم بچه که بودم همیشه دوس داشتم موهام بلند باشه اما مادرگرام تا یه ذره موهام بلند میشد منو میبرد ارایشگاه کوتاشون میکرد منم تو بازیام یه چادر نماز داشتم اونو میذاشتم رو کله م بعد تهشو با کش میبستم روشم یه شال سرم میکردم که مثلا موهامه😑😐

3_اعتراف میکنم فک میکردم همهههه از من خوششون میاد 😑ینی فک کنید یه بچه لاغرمردنی رو همه عاشقش بودن 😒

4_تو باغچه مون کندوکاو میکردم طلا پیدا کنم یه بار پولک طلایی پیدا کردم سکته رو زدم فک کردم طلاعه 😐😐منتهی طلای نرم 😂😂

و خیلی چیزای دیگه که الان حضور ذهن ندارم 😅

شما هم بگید 

میشه نگید شوشو؟؟ نه واقعا میشه؟؟؟ 😒😒😒

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یبار خونه مامانجونم رفتم آب بخورم تو شیشه دلسترا آب ریخته بودن منم ترسیدم گفتم آب سبزه چرا برا همین نخوردم اون موقع ۶ سالم بود و بعد ها فهمیدم شیشه دلستر بوده که آب توش ریخته بودن 

من یک زنم از جنس شما  همسرم کارگر معمولی برای کمک خرج خودم و بچم گلدوزی میکنم خواهش میکنم پیجمو دنبال کنید قیمتام مناسبه حمایتم کنید واقعا نیازمندم .@maryamgoldozz76
من مدام فک میکردم شبا که من میخوابم یا وقتای که خونه نیسیم عروسکام باهم حرف میزنن😐

😂😂ینی در نبود تو چ حرفایی رد و بدل میشده??😂

میشه نگید شوشو؟؟ نه واقعا میشه؟؟؟ 😒😒😒

توتلوزیون مجریایا...میگفتن سلام به بچه های ایران نمیدونم بچه های ایران فلانو فلان...من همش فک میکردم شهر ما فقط ایرانه ..یعنی شهردیگ ای نیست ایران فقط شهرما ذوقم میکردم مجریای تلوزیون چقد ماروتحویل میگیرن ینفر ازم میپرسید کجازندگی میکنی میگفتم تو ایران😐

.                             

یبار خونه مامانجونم رفتم آب بخورم تو شیشه دلسترا آب ریخته بودن منم ترسیدم گفتم آب سبزه چرا برا همین ...

😂عزیزم 

میشه نگید شوشو؟؟ نه واقعا میشه؟؟؟ 😒😒😒

مورد ۲ همیشه برای منم بود😂😂😂😂

 با مامانم که میرفتم روضه میدیدم خانومه خیلی مورد توجهه جو میگرفتم برمیگشتیم خونه کلی دفترکتاب جلوم میزاشتم مانتوی مامانمم میپوشیدم و میخوندم😅😅😅😅😅😅

وقتیم خاله بازی میکردیم با دخترخالم اینا فک میکردم خیلی باکلاسه که بگم شوهرم اینو گفت واینا

هی میگفتم شوهرم گفته فلان کارو بکن شوهرم گفته فلان جا برو😐😐😐😅😅😅😅

دیوث کی بودم😂😂😂

مورد ٣من هنوزم همين فكرو ميكنم😁 ٤مال دخترمه مجبورم هرچندوقت يه بار يه چيزى قايم كنم تا اون بره پيد ...

😂😂چقد ما خودشیفته ایم واقعا

میشه نگید شوشو؟؟ نه واقعا میشه؟؟؟ 😒😒😒
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز