سلام. کسی هست همسرش این مشکل رو داشته باشه و درمان شده باشه، یک ساله ازدواج کردم. دیوونم کرده اما هنوز دوسش دارم. خانوادم اوایل مخالف طلاق بودن اما الان ب شدت اصرار ب طلاق دارن، البته تصمیم گیرنده آخر منم. نمیخوام اشتباه کنم. اول ازدواج رفتیم باهم مشاوره، چون بهم تهمت زده بود، مشاوره گفت پارانویید داره هنوز ک اتفاقی بین تون نیفتاده جداشو، برا اولین بار این این بیماری ب گوشم خورده بود، قبلش حتی آدم مشابه این آقا هم ندیده بودم اطراف مون، با هم غریبه بودیم و ازدواج سنتی، متاسفانه ب اصرار خانواده این آقا نامزدی نداشتیم و سریع ازدواج، تو این یک سال یک بار کتکم زد ک من بعد اون دیگه ندیدمش، چون اومدم خونمون و راه قانونی در پیش گرفتم، الانم مرحله مشاوره های دادگاهیم، بهم میگه دوست دارم نمیخوام طلاقت بدم، اما حتی مشاوره های دادگاه هم میگن کمکت میکنیم جداشی، با ارجاع دادنت ب پزشکی قانونی و اثبات بیماریش مهرتو بگیرو خلاص، نمیدونم چیکارکنم، من هم خوشکل و خوشتیپم، هم تحصیل کرده، دوسه ماهی هم هست ک رفتم سرکار، خانواده خوب و روشنفکر هم دارم، یعنی برای طلاقم از نظر خانوادگی مشکلی ندارم ، اما خودم از طلاق خیلی میترسم. ناگفته نماند خانواده همسرم فرهنگ محدودتری نسبت ب ما دارند اما بی نهایت خانواده و فامیل خوبی داره، و در تمام فامیلش فقط این آقا این اختلال رو داره، ب هیچ عنوان مشاوره و روانپزشک هم نمیاد، و درکمال ناباوری خودشم میدونه ک مشکل داره اما حاضر ب همکاری و درمان نیست. هر راهی ک فکر کنید برای بردنش پیش روان پزشک کمک گرفتم نشد ک نشد، امیدم این بود مشاوره های دادگاه برام کاری کنن، ایناهم میگن جداشو، خانوما من برای طلاقم مشکلی ندارم الان مشکل من وابستگی و علاقه ای هس ک ب این آقا دارم. واینکه نگران ازدواج مجددم.من بی نهایت خواستگار داشتم، فریب تحصیلات و قیافه و خانواده خوب این آقا رو خوردم نمیدونستم انقد مریضه، اما خب.... تورو خدا بگید چیکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم وقتی اینهمه متخصص میگن ،جدا شو،چون پارانوئید بیماریه که درمان طولانی مدت لازم داره،و البته که خود شخص باید بخواد که همسر شما نمیخواد همکاری کنه،فکرهم نکن که به مرور بهتر میشه که نمیشه و بدتر میشه،شما که شرایطشو داری جدا شو و برای این وابستگیت برو مشاوره،تا به کمک مشاور دوره غم بگذره
اگر هر سال از یک عادت بد دست بکشیم، در درازمدت بدترینها بین ما هم تبدیل به انسان خوبی میشوند
اشتباه اول ازدواج سریع بود. اگر خانواده تون روشنفکر بودند چرا اجازه دادن اینقدر سریع ازدواج کنید. این بیماری قابل درمان نیست اما قابل کنترل هست اگر اینقدر دوستش دارید باید اصرار کنید برای درمان. بگین خودت برو من کاری به کارت ندارم. اگر خودش رو نخواد درمان کنه بهتر هست جدا بشین زندگیتون رو جهنم میکنه. دوست من گفت با عشق جدا شدم
تصمیم گرفتن دست خودمان نیست. تنها چیزی كه باید درباره اش تصمیم بگیریم این است كه با روزگاری كه نصیب ما شده است ، چه بكنیم.