منظورم از هنگ کردن یعنی وقتایی ک میخوای یه کاری بکنی اما مغزت دستورشو صادر نمیکنه یا بدون فکر کار میکنه خودش ...
من معمولا در برخورد با کسایی ک خیلی رسمی برخورد میکنن اینجوری میشم زبونم بند میاد و کلا مثه دیوونه ها خودمو نشون میدم
بدترینشون دیروز اتفاق افتاد همسایه مون رو توی کوچه دیدم با مادرشوهرش به من معرفیش کرد و من بجای این ک سلام کنم باهاش بای بای کردم و رفتم
میفهمییییید؟؟؟رفتممممممممممممم
اصلا نمیدونم چرا همچین کاری کردم حالا روم نمیشه توی چشم همسایه مون نگاه کنم دیگه
کلا من خیلی دیوونه بازی درمیارم همه هم منو میشناسن اما این دیگه اخرش بود